درباره من

تهران, Iran
نمی دونم چرا ولی می نویسم. //// نمی دونم برا کی ولی دلم می خواد بخونه و نظرشو بگه //// نمی دو نم تا کی ولی کاش بشه تا آخر عمر //// نمی دونم کجا ولی .... ما دوباره سبز می شویم

معجزه فارسی وان

"معجزه فارسی وان"
1-تابستان 88 بود . جامعه ایران در جو ملتهب بازمانده از روزهای انتخابات ، پیش از هر زمان دیگری دنبال اخبار سیاسی بود. همان موقع بود که از سویی پناهی و مخملباف و از سویی دیگر ، طالبی و دهنمکی ، قلم به دست شدند تا برای جامعه فیلم بسازند. آنقدر اینر جامعه سیاست زده بود که "درباره الی " آنقدر که باید قدر ندید. و فیلم ها و سریال ها ی ملوردام و سرگرم کننده ، رو به افول نهادند. همان روزها ، شبکه ای میهمان خانه های ایرانی شد که موفقیت آن چیزی شبیه یک لطیفه بود :"فارسی وان" شبکه ای که مبتذل ترین وسخیف ترین سریال های ملوردام را با دوبله ای صدها بار ضعیف تز از سیمای خودمان ، به بینندگان عرضه می کرد.اما امروز ، که هفدهمین ماه فعالیت این شبکه سپری می شود ، آن چنان مخاطبی پیدا کرده که بی شک ، تاسیس فارسی وان را باید یکی از مهمترین تحولات رسانه در دهه اخیر ، قلمداد کرد.
"سقوط؟"
عده ای از کارشناسان رسانه این روزها جشن گرفته اند که فارسی وان دیگر آن مخاطب سابق را ندارد و مخاطبین آن ریزش کرده اند. دلیل آن را هم کیفیت پایین سریال های فارسی وان می دانستند. کارشناسانت اما از یک نکته غفلت کرده بودند ، رقیب فارسی وان هم از آن سوی آبها می آمد. تلویزیون هایی مثل  "جم gem " و ام بی سی و حتی بی بی سی، و اخیرا شبکه ای با نام من و تو،  اقدام به دوبله و پخش سریال های مختلفی کردند و هر کدان ، مشتی از مخاطبان فارسی وان را برای خود ربودند. بدیهی است ، تا چند سال آینده در این رقابت ، شبکه هایی که بتوانند کیفیت خود را بهتر کنند ، باقی خواهند ماند و این برای تلویزیون دولتی ایران خبر خوشی نیست.
"یک جیب پر فیلم!"
 نگاهی به اسامی سریال های پخش شده از سوی این شبکه ها، زنگ خطری جدی برای سیمای ایران به شمار می آید. فارسی وان یا سریال های درجه 3 را پخش می کرد و گرچه "فرار از زندان " و "24" را هم به نمایش در آورد ، این سریال ها خیلی قبل از فارسی وان ، به خانه های مردم راه پیدا کرده بودند و زیاد هم خانوادگی نبودند. اما حالا ، رقبا با سریال هایی بهتر به میدان رقابت آمده اند :"ماموران مخفی"که یک سریال پلیسی – ضد تروریستی انگلیسی است ، جایزه بفتا را برده و پس از 10 سال ، هنوز سازندگان آن به ساخت ادامه آن اصرار دارند چند وقتی است از بی بی سی پخش می شود. پی ام سی هم سریال آناتومی گری را پخش می کد که بر اساس اطلاعت سایت تی وی دادت کام، دومین سریال محبوب سال 2010 بوده است.
"دستهای خالی"
اما متاسفانه سیمای ایران روز به روز از مجموعه ای استاندارد تلویزیونی جهان فاصله می گیرد.آخرین سریال مشهوری که سیمای ایران پخش کرد : "پزشک دهکده" بود و در حال حاضر ، سریال های ترکیه ای و کره ای و نهایتا یکی دو تا مجموعه پلیسی آلمانی ، کل سرمایه ی مجموعه های خارجی سیماست که بی شک در مقابل هزاران سریالی که هر سال در سرتاسر جهان ساخته می شود ، بسیار ناچیز به شمار می آید.این سریال ها (به جز جومونگ و ادامه هایش )نه داستان های به هم پیوسته ای دارند که مخاطب را به تماشای ادامه سریال دعوت کند و نه مثل "پوارو" "ناوارو " و .... چالش ها و هوشمندی های آدم خوب ها را به نمایش می گذارند . داستان همه آنها از اول مشخص است. آدم های بدی که تا نیم ساعت دیگر به سزای کارشان می رسند. گیرم در کبرا 11 چهار تا ماشین منفجر می شود و در کلید اسرار ، معجزه رخ می دهد. این داستان ها گرچه در ابتدای امر ، مخاطبینی را به پای گیرنده می کشانند ، در نهایت با دلسردی مخاطبان به وضعی دچار می شوند که کسی متوجه قسمت آخر سریال نمی شود.
"رقابت"
 ظاهرا درآمد دوبله فرار از زندان و گروگان و 24 و جریکو و احتمالا به زودی "لاست " و "قهرمانان"، آنقدر برای شرکت های پخش کننده در آمد دارد که سیما را قانع کرده است سراغ آنها نرود. گرچه هرگز ویدئو نمی تواند ، همچنان که سینما نمی تواند،رقیبی برای تلویزیون باشد. شاید تلویزیون بتواند ویدئو را ورشکست کند اما شبکه نمایش خانگی پولی زورش به شبکه های ماهواره ای نخواهد رسید.(مثلا مخاطب ایرانی پول میدهد 2500 تومان برای هفته ای دو ساعت خنده پای قهوه تلخ. و این دو ساعت در هفته  در برابر روزی 8 ساعتی که افراد مختلف یک خانواده پای تلویزیون می نشینند، واقعا کوچک است.می شود هفت درصد!)
اما سیمای ایران با غرور کاذبی ، سریال های ایرانی را رقیب سریال های خارجی می داند. گرچه به حق سریال های خوبی همیشه بوده اند و سریال های بد سیما هم یک سر و گردن از سریال های بد فارسی وان بالاترند ، اما وقتی در سوی دیگر رقابت نزدیک به 200 کشور قرار دارند که بعضی شان تلویزیون و سینما یکی از اصلی ترین صنایع در آن کشور ها به شمار می آید ، نمی توان از فیلمسازان ایرانی انتظار معجزه داشت. رقابت سریال های ایرانی با سریال های خارجی ،(آن هم در حالی که در ایران تنها ژانری که نسبتا خوب پشتیبانی می شود ،ژانر مذهبی – تاریخی است و هیچ کس یک سریال پرخرج اکشن یا ملودرام نساخته است) رقابتی است که نتیجه اش ، بیشتر شدن روز افزون پشت بام های شهر به علمک های شیطان است!  

۱ نظر:

امید(هنر هفتم) گفت...

مرسی میثم از متن ات...گفته بودی یه اسم تمام سریال های پخش شده از شبکه های فارسی زبان رو میخوای...راستش یه بار نوشته بودم اما خورد به فیلتر شدن بلاگت و منم یادم رفت.
متن خیلی خوبی بود.توی هنر هفتم میذارم...مرسی