تماشای فصل سوم سریال ، بلاخره دیروز تمام شد.نکات مهم و جدیدی که به ذهنم می رسه را اینجا می نویسم:
1- سریال ، در فصل سوم یک سریال امریکایی بود و به حدی افراطی از آمریکا( در دیالوگ های ریس جمهور پالمر) دفاع می کرد که حتی ادم لیبرالی مثل من را هم زده کرد. به هر حال سریالی که مدعی مخاطب جهانی است نباید مخاطب خود را تا حد وطن پرستان آمریکایی پایین بیاورد.
2- در فصل یک ، دو و سه ، آدم های خوب با گروگانگیری عزیزانشان به بدها کمک می کردند و آدم های بد ، با گروگانگی عزیزانشان ، به آدم های خوب . این مساله در فصل سه به نظر خوب در نیامده. به نظر شما یک افسر وظیفه شناس ، حاضر است جان میلیونها نفر را به خاطر معشوقش به خطر بیندازد؟ یا تروریستی که میلیونها نفر را می خواهد بکشد ، به خاطر دخترش ، به همه چیز اعتراف کند؟ و نقشه ی شش ساله اش را بی خیال شود؟
1- سریال ، در فصل سوم یک سریال امریکایی بود و به حدی افراطی از آمریکا( در دیالوگ های ریس جمهور پالمر) دفاع می کرد که حتی ادم لیبرالی مثل من را هم زده کرد. به هر حال سریالی که مدعی مخاطب جهانی است نباید مخاطب خود را تا حد وطن پرستان آمریکایی پایین بیاورد.
2- در فصل یک ، دو و سه ، آدم های خوب با گروگانگیری عزیزانشان به بدها کمک می کردند و آدم های بد ، با گروگانگی عزیزانشان ، به آدم های خوب . این مساله در فصل سه به نظر خوب در نیامده. به نظر شما یک افسر وظیفه شناس ، حاضر است جان میلیونها نفر را به خاطر معشوقش به خطر بیندازد؟ یا تروریستی که میلیونها نفر را می خواهد بکشد ، به خاطر دخترش ، به همه چیز اعتراف کند؟ و نقشه ی شش ساله اش را بی خیال شود؟
۱ نظر:
اصلا بحث اصلی سریال 24 در بسیاری موارد همین بوده که تو حاضری چیکار کنی؟ عشقت رو نجات بدی یا میلیون ها نفر؟ عشق مهمتره یا جامعه؟ اتفاقا در لحظات بسیاری از سریال خوب با مخاطب بازی کرد...چالش خیلی خوبی هم هست این موضوع
ارسال یک نظر