درباره من

تهران, Iran
نمی دونم چرا ولی می نویسم. //// نمی دونم برا کی ولی دلم می خواد بخونه و نظرشو بگه //// نمی دو نم تا کی ولی کاش بشه تا آخر عمر //// نمی دونم کجا ولی .... ما دوباره سبز می شویم

درباره حضور سبزها در روز قدس

1-     به گمانم سال 1386 بود ، در سلسله جلساتی که جبهه مشارکت ایران اسلامی برگزار می کرد ذیل نام "چه باید کرد؟ " دکتر محسن آرمین (هر کجا هست خدایا به سلامت دارش ) گفت در کنار این سوال باید به دو سوال دیگر نیز پاسخ دهیم :"چه می توان کرد؟ " و "چه نباید کرد؟ " به نظر می رسد، حامیان جنبش سبز نیز باید به این دو سوال با دقتی مضاعف جواب دهند تا شاید یاس ناشی از عدم حضور در راهپیمایی روز قدس ، آنان را فرا نگیرد.
2-     ابتدا خوب است بار دیگر به جامعه ی ایرانی نگاه کنیم. جامعه ای که دو گروه حاکمیت و جنبش سبز ، مدعی کسب اکثریت آرای آن است. جامعه ایرانی جامعه ای است که سرانه مطالعه در آن 2 دقیقه است. پرتیراژترین نشریاتش ، از موضع گیری سیاسی اجتناب می کنند (همشهری ، خانواده سبز ، آسیا ) نیمی از روزنامه هایش ورزشی هستند و  بسیاری دیگر از این دست. بدیهی است برای جریانی که رسانه ای فراگیر ندارد، ارتباط با این بدنه سخت است. به خصوص وقتی با یک حساب ساده روشن شود به ازای هر ساعت مطالعه یک ایرانی پای اینترنت ، سی نفر در ایران اصلا مطالعه نکرده اند!
3-     اما اصلی ترین دلیل من برای این نوشتار، " ساندیس خور " نوشتن برای مردمی بود که روز قدس به راهپیمایی آمده بودند . این واژه به نظرم توهین آمیز بود و باید از این افراد عذر خواهی کرد. برای تبیین این مساله به دو دلیل بسنده می کنم
4-     دلیل اول اینکه اگر قرار بود تمام راهپیمایان، منتقد جنبش سبز بودند ، چرا به کروبی اجازه داده نشد به این مراسم بیاید؟ و دوم اینکه چرا از سید حسن و هاشمی استقبال شد؟ جواب روشن است، اگر عده ای وابسته و اوباش را مامور سنگ زدن نکنند، مردم عادی که به راهپیمایی آمدند از کروبی ، موسوی و ... استقبال می کنند و حتی اگر ببینند کسی آنها را اذیت می کند ، در برابرش موضع می گیرند. این مردم به خاطر فقر مطالعه ،نمی دانند حضور آنها در راهپیمایی چه آثار و پیامدهایی دارد ، هر چند به خاطر این مساله مستحق سرزنشند، اما به کار بردم واژه هایی مثل ساندیس خور که برای اوباش چماق به دست به کار برده می شد ، برای این مردم ، امری پسندیده نیست.
5-     باز به یاد می آورم در سال 87 ، برای راهپیمایی روز 22 بهمن ، به ما گفته شد بروید و اطراف خاتمی باشید تا مبادا کسی آسیبی به او برساند. به محض مشاهده خاتمی ، جمعیت چنان استقبالی از او کرد که شک نکردم برنده انتخابات 88 ، این مرد خواهد بود. جنبش سبز ، در همه جا ریشه دارد. و اگر یک جنبش دموکراتیک است ، که هست ، باید به توده های نا آگاه احترام بگذارد ، نه آنکه با ادبیات سخیف ؛ موجب رنجش آنها و سردرگمی شان در سپهر سیاسی اینده ایران شود